آوینآوین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

دختر بهار

آوین در باغ وحش

امروز دخترم ١٧ ماهگیشو تموم کرد و١٧ بار شمعشو فوت کرد...بابایی برات شمع جادویی گرفته بود وهی فوتش میکردی دوباره روشن میشد...خلاصه از رو بردیش تا کاملا خاموشش کنی   دخترم تو ١٧ ماهگی همه دنیای اطرافشو میشناسه واسماشون بلده...کلماتی رو که یادم نمیاد گفته باشم رو میگی ..یه نمونش دیروز رفته بودیم بیرون تا پل هوایی رو دیدی نشونش دادی وگفتی پل...تو خونه هم همه چیو میدونی مال کیه اگه وسیله کسی رو مثلا دایی مقدادو برداریم میای با تعجب نگا میکنی... میگی دادا...دادادا...یعنی مال داییمه.. دت ندن وای وای وای ...از لوسیات بگم دیروز رفته بودیم پاساژگردی هر کی میدیدت میخواست باهات بازی کنه میگفتی نه نه(با نشون دادن انگشتت)البته با دست...
19 آبان 1391

متفاوت

بالاخره دندون هفتمت رویت شد مدتهاس که اذیتت میکرد ..هر از گاهی با هزار کلک وارسی میکردم تا دیروز دیدم بالا سمت راست دستم خورد به دندون کوچولوی خوشگلت...نمیزاری که ببینم تا میگم آوین مامانی بیا دندوناتو ببینم سریع فرار میکنی و میگی نه!   روزا از سر کار که برمیکردم سریع میپری تو بغلم ئنشون میدی میگی مه مه..دیروز گفتم مامانی بزار بیام سلام کن بوسم کن بعد می می...امروز که اومدم تا اومدی بگی یاد حرفم افتادی سریع لباتو غنچه کردی وبیطاقت منو بوسیدی ولی نگفتی می می قربونت برم من انقد عاقل وحرف گوش کنی...خداروشکر میکنم همیشه عاقلانه رفتار میکنی   شیرینکاریات دیگه بینهایت شده  وقتی با سال گذشته مقایست...
9 آبان 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر بهار می باشد